نفوس مرده نام کتاب تحسین برانگیز نیکولای گوگول است که به عنوان یکی از شاخصترین آثار ادبیات روس در قرن نوزدهم شناخته میشود. گوگول کار بر روی کتاب نفوس مرده را در سال ۱۸۳۵ آغاز کرد؛ و کتاب برای اولین بار در سال ۱۸۴۲ منتشر شد و بصورت گسترده به عنوان نمونه درخشانی از ادبیات روسیه در قرن نوزدهم، مورد توجه قرار گرفت. ایده اصلی داستان توسط پوشکین، به گوگول پیشنهاد شد.
هدف رمان نفوس مرده شرح دادن کاستی ها و نقص های طرز فکر و ویژگی های شخصیت روسی است. گوگول با استادی، این کاستی ها را از طریق شرح داستان پاول ایوانویچ چیچیکف (شخصیت اصلی رمان)، و همچنین طرز رفتار مردمی که با او برخورد داشتند، نمایش می دهد. شخصیت های حاضر در این رمان، نماینده طبقه متوسط روسیه در آن زمان هستند. با وجود اینکه رمان به دلیل مرگ گوگول نیمهکاره ماند، اما همیشه مورد توجه خوانندگان قرار گرفته است.
خود گوگول نفوس مرده را “شعر حماسی” و یک “رمان منظوم” معرفی می کند. درواقع ویژگی شعرگونه این رمان، به دلیل اشتیاق نویسنده برای پرداختن به جزئیات زندگی روستایی در روسیه، می باشد. رمان نفوس مرده از دو بخش تشکیل شده است؛ بخش اول رمان (شامل ۱۲ بخش)، توسط خود گوگول کامل شد و بخش دوم، بازسازی نوشته های گوگول است، که از یادداشتهایی که او تنها ۹ روز پیش از مرگش سوزاند، بدست آمده است.
داستان نفوس مرده، اعمال چیچیکوف را دنبال می کند، که فردی میانسال از طبقه متوسط است؛ او به شهری کوچک سفر می کند و حیله ای را برای جلب رضایت مقامات محلی و زمینداران به کار می گیرد، که وقایع داستان را می سازد. گوگول در این داستان، تصویری از سیستم اجتماعی معیوب روسیه را در زمان پس از جنگ ۱۸۱۲، به خوانندگان نمایش می دهد. در نفوس مرده، نیز مانند بیشتر داستانهای کوتاه گوگول، انتقاد اجتماعی، از طریق طنز نشان داده شده است؛ و برعکس داستانهای دیگر، نفوس مرده، بیشتر از اینکه در پی بیان مسئله باشد، به دنبال ارائه راه حل است.
آندری بلی، دی اس. میرسکی و ولادیمیر ناباکوف و دیگر منتقدان مدرنیست، در نقدهای خود درباره گوگول، به سادگی نفوس مرده را به عنوان یک کار اصلاح طلب و هزل، رد کردند. برای مثال، ناباکوف کتاب نفوس مرده را یک کار بی اهمیت، و گوگول را به عنوان نویسنده ای با سبک نگارش توصیفی و بی اعتنا به کلیشه های داستانی، معرفی می کند. به عقیده او، به راستی چیچیکوف، فساد اخلاقی شگفت آوری را نمایش می دهد، اما ایده خرید و فروش مردگان، برای ناباکوف، مسخره است.